ا

پريناز من يک ماه و نيم گذشت و نشد که خاطراتمونو ثبتش کنيم تو وبلاگ ولى عيبى نداره من خلاصه شو ميگم,

مهم ترين اتفاق اين بود که شما از 3 آبان ماه ياد گرفتى که 4 دست و پا راه برى والانم که ديگه وارد شدى تند و تند هرجا بخواى ميرى,وروجک من 

بعدش 14 آبان تولد باباحسين بود ,حيف که نتونستيم کنار دوستاى نى نى پيجيمون جشن بگيريم

اتفاق بعدى اثاث کشى بود (18 آبان) ديگه به خونه ى مادرجون نزديک شديم ومن خيلى اينجا راحت ترم خداروشکر,تو اين گيرو دتر هم شما مريض شده بودى يعنى حساسيت گرفته بودى و يه کرچولو اذيت کردى,ولى خداروشکر  زود خوب شدى عزيزم

4 آذر هم که دومين سالگرد ازدواج من و بابايي بود که بازم متأسفانه کنار دوستاى نى نى پيجيمون نبوديم

اينم از اتفاقات اخير.....

دوست دارم عشقم,دختر خوبم روشنى زندگيم تويي,ميبوسمتتتتتت


تاریخ : 12 آذر 1392 - 21:09 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 817 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

  • 4 دست وپا رفتن پریناز جون،تولد بابایی،دومین سالگرد پیوندتان و خونه جدیدتون مبارک.جیغ و دست وهورررررررررررررررررررررا
  • ﺧﺎﻟﻪ ﺭﻭﻣﯿﻨﺎ
    دوشنبه 26 اسفند 1392 - 00:30
    ﺍﯾﺸﺎﻻ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻭ ﺧﻮﺷﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯿﻦ... ﻗﻠﺒﺒﺐ.

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی