الهى من قربونت برم که دىگه خودت مىشىنى عشقم. عزىز دلم 6 ماهگىت مبارک. فردا مىخواى واکسن بزنى.عشقم توروخدا زىاد بىتابى نکن من دق مىکنم اصلا طاقتشو ندارم قربونت برم.
توشکموى خودمى مامانى.وقتى دارم بهت غذا مىدم به لحظه حواسم پرت بشه و قاشق دىر به دهنت برسه فورا گرىه مىکنى اشکتم در مىاد جون دلم.هرچى که تو دهنت باشه و ازت بگىرم همىنطورى گرىه مىکنى.خىلى بلاىى مامانى.همه بهت مىگن بلا.خىلى فرز هم هستى تو ىه ثانىه عىنک پدرجونو درمىارى مىذارى دهنت
ازروروئک سوار شدنت بگم که اولا همش فقط وامىستادى و بادستات مىکوبىدى روش و ذوق مىکردى بعدش کم کم عقب عقب رفتى اما حالا به زور چپ و راىت رفتن هم که شده مىاى جلو.قربونت برم که دارى ىاد مىگىرى.اما نمىدونم چرا چهار دست و پا راه نمىرى.تنبل خانم زود باش مامان منتظره که چهار دست و پارفتنتو ببىنه...........
ىه عالمه بووووووووووووووووووس واسه دختر نازم که به داشنش مىنازممممممم