به نام حق

 


راه رفتن پريناز

سلام دوست جونيا, اين دفعه ميحوام خودم پستمو بنويسم آخه ين مامان جونم خيلى تنبل شده, همش يا درس ميخونه يا تو فيس بوک و لاين و... است,هى بهش ميگم مامانى من 13 روزه ياد گرفتم تاتى کنم(92.11.07) برو تو وبلاگم بنويس ,اصلا به روى خودش نمياره, ميگم مامانى 9 روز ديگه تولدمه نميحواى تا قبلش برى وبلاگمو آپديت کنى .اصلا انگار نه انگار,آخرش خودم دست به کار شدم

بله همون طور که گفتم من ياد گرفتم تاتى کنم ولى يکم تنبل تشريف دارم و زياد تمرين نميکنم که تعداد قدم هام زياد شه , ديگه خيلى بتونم راه برم 10 قدم ميرم

خوب حالا يکم از کاراى ديگه اى که ياد گرفتم بگم, ياد گرفتم بگم نى نى,  وقتى ازم ميپرسن مثلا عروسکت کو ميگم اينا(ىعنى اينانا), وقتى برام شعر قيلى قيلى حوضه ميخونند کف دست خودم ىا اونى که شعر ميخونه رو قلقلک ميدم, وقتى اتل متل برام ميخونند هى ميزنم رو پاى خودم, وقتى بهم ميگن فين کن الکى فين ميکنم ميخندم بعضى وقتام خودم دستمال مىگيرم رو بيني ام و الکى فين ميکنم, وقتى مامان جونم نماز ميخونه جانمازشو بهم ميزنم و تسبيحش رو هم ميندازم گردنم, مامان جونم که سجده ميره فکر ميکنم زميمو بوس ميکنه منم هى خم ميشم زميمو بوس ميکنم, وقتى ميحوام بگم بيا ميگم ب (ba)  و با دستم هم نشون ميدم که بيا,وقتي يه چيزى ميخوام کسى رو که صاحبش هست رو بوس ميکنم تا دلشون نياد که بهم ندن ولى بيشتر وقتا بهم نميدن,وقتى مامانم درس ميخونه مدادشو برميدارم کتاباشم به هم ميزنم آخرش بيچاره کتاباشو جمع ميکنه وقتى من لالا ميکنم درس ميخونه, وقتى مامانم با گوشيش بازى ميکنه منم ميرم گوشيشو ميگيرم بعدش دستم ميخوره صفحه سياه ميشه منم گوشى رو ميدم مامانم درستش کنه و بده بهم, خلاصه از همين کارا

خوب ديگه من خسته شدم برم لالا کنم, باى باى دوست جونيا


تاریخ : 20 بهمن 1392 - 21:48 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 926 | موضوع : وبلاگ | 12 نظر

پريناز فشن! :-)

پريناز فشن! :-)

پرينازم يه بار قبلا مجلوى موهاتو ي کوچولو کوتاه کرده بوديم , ولى ديگه موهات بلند شده بود و نامرتب, پشت موهات همش فر خورده بود , ديگه مجبور شديم موهاتو کوتاه کنيم(92.10.27)
پرينازم در حال رقصيدن نتونستم ازت عکس بندازم , دورت بگردم تا صداى آهنگ مياد مى ايىتى و دستاتو ميارى بالا ناناى ميکنه, انقدر ناز ميرقصى عشقم......
خوشگل مامان ماشالله هيلى شيرينى و کاراى بامزه انجام ميدى,( البته همه ى نى نى ها شيرين و بامزه ان, ) وقتى عکس خودتو تو آينه ى فر ميبينى ميرى جلو خودتو بوس مسکنى, کلا از هرچيزى که خوشت بياد بوسش ميکنى, عروسک, توپ.....وقتى هم که من دراز ميکشم همش مياى بوسم ميکنى, قربون مهربونيات
وقتى يه چيزى ميبينى حس ميکتى داغه با انگشت اشاره نشونش ميدى هى فوت ميکنى,يعنى داغه!
وقتى شير ميخواى ميگى به به!!!!
اين کلمه هارو بلدى, به به , نه , جيز, جى جى, ماما, بابا
البته زياد نميگى ماما,همش ميگى بابا, ميگم بگو ماما, بازم ميگى بابا!!!!!
عاشق پيشى شدى, همش پنجره رو نشون ميدى يعنى بغلت بگيريم بهت پيشى نشون بديم
من فداى کاراى شيرينت، يه عالمه بووووووووووس واسه عشق خودم
تاریخ : 03 بهمن 1392 - 18:23 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 792 | موضوع : فتو بلاگ | 16 نظر

پريناز زير ميز ناهار خورى!!!!

پريناز زير ميز ناهار خورى!!!!

وروجک مامان از هر جايي سر در مياره!!!!! قربونش برم من
تاریخ : 03 بهمن 1392 - 18:20 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 1245 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر

جينگيل خانوم

جينگيل خانوم

پريناز خوشگل موشگل مامان حالا که ياد گرفتى وايستى بايد بيشتر سوار رورؤک بشى تا راه رفتن ياد بگيرى ولى الان دو ماهى هست که ديگه سوار نميشى, الانم به زور يکم گذشتمت تو رورؤک!!!!!
تاریخ : 03 بهمن 1392 - 18:15 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 759 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر

ننه قندى!!!!!!

ننه قندى!!!!!!

الهى مامان دورت بگرده چقد اينجا شيرينى,الان عکستو بهت نشون دادم بهت ميگم اين کيه؟شمايي؟؟ ميخندى ميگى هوممم ىعنى آره,اى جانممممم,اول فکر کردم اتفاقي سرتو تکرن ميدى و ميگى هوم,چندبار تکرار کردم ديدم جدى ميخواى بفهمونى که آره منم, جان دلم عشقم
تاریخ : 16 دی 1392 - 04:02 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 855 | موضوع : فتو بلاگ | 10 نظر

درباره ى پريناز....

 

پريناز قشنگم چندوقتيه سرم شلوغ شده خيلى نميتونم بيام وبلاگتو آپديت کنم الانم که امتحانام شروع شده ديگه بدتر....

الان يکم بيکارشدم گفتم يکم از کاراى شيرينت بنويىم,البته خيلياشو شايد از سه ماه پبش ياد گرفته باشى ولى من ننوشته بودم برات

کاراى بامزه ى پريناز:

هروقت دستمال کاغذى مي بينى برميدارى مثل کسايي که اعصاب ندارن ريز ريزشون ميکنى

اصلا به چيزاى داغ دست نميزنى همين که ميگم جيزه ميفهمى که نبايد دست بزنى .خودتم بعد من تکرار ميکنى ميگى جيز,يه صدايي بين ج و ز ميگى

تلفن يا گوشى رو ميگيرى دستت يه کلمه اى که خيلى شبيه "الو" هستش رو ميگى و بعد با زبون خودت صحبت ميکنى,البته اگه کسى پشت خط باشه ماتت ميبره و فقط گوش ميدى,هيچ صدايي ازت در نمياد!!!!!

وقتى ميريم خونه مادر عسل همش يه چيزى ميکشى روى پارکت ها که صدا بده!!!!

عاشق توپ و ماشينى,بعضى از عروسک هات روهم خيلى دوست وقتى ميبينيشون ذوق ميکنى

هر خوردنى اى که دستت باشه ميذارى دهن من,يه گاز خودت,يه گاز من!!!!! البته بغل افراد نزديک خانواده هم باشى دهن اونا هم ميذارى

موقع پوشک عوض کردن خيلى خيلى خيلى اذىت ميکنى و بيشتر موقع ها تکى از پست برنميام حتما يکى لايد سرگرمت کنه تا آروم دراز بکشى و بتونم پوشکت کنم,نميدونى چقدر سخته.....

موقع لالا کرزن هم خيلى تذيت ميکنى,باوجود اينکه خوابت مياد بازم بازيگوشى ميکنى,آخرش برقارو خاموش ميکنم

حودمو ميزنم به خواب,بازم از رو نميرى !!!! هى مياى بازى ميکنى هى منو بوس ميکنى,بعد ميغهمى که بلههههه وقت خوابه,

ميذارى بخوابونمت

اگه در کمز زيوارى مامان عسل باز باشه ميرى توش و همه رو به هم ميريزى, چند بار تو دستشويي هم تشريف آوردى,آى تزدست تو شيرين من.....

يادگرفتى يه حرکتى شبيه فين کردن انجام ميدى,انقد چهره ات بامزه ميشه!!!!!

 

بعضى وقتا که حرصت درمياد هى جيغ ميزنى و دستاتم باز ميکنى,همه عاشق اين حرکتت شدن....

نماز ميخونى !!! خم ميشى و زير لب يه چيزايي ميگى

وقتى يه چيز کثىف بهت نشون ميدم و ميگم اه اه,توام مثل من دستتو تکون ميدى و ميگه اه اه اه

اگه هم غذا بيارم برات بهت بگم به به,توأم ميگى به به به به

دشمن کيف و کشو شدى,تا ميبينى هرچى توشون هست رو ميريزى بيرون

ياد گرفتى وقتى ازت چيزى ميپرسيم ميگى نه,حتى اگه جوابش بله باشه!!!!!!

عاشق بالش و پتو و پترچه اى, با يه لباس يا پتو انقد بازى ميکنى, وقتى هم که خوابت مياد هس سرتو ميذارى رو بالش و بلند ميشى

قبلا تو حموم اصلا گريه نميکردى ولى يه مدته از اول تا آخر گريه ميکنى,مامان جون دلم خيلى ميسوزه برات

عاشق زيتون هستى ,حتما بايد کامل بذارى دهنت,تيکه کنم نميخورى,انقد نو دهنت باهاش بازى ميکنى تا که هيچى از زيتون نمونخ, بعدش هسته اش رو ميندازى بيرون!!!!!!! قربونت برم الهى

مهم تر از همه اينکه قبلا ها ز جاي ميگرفتى و مى ايستادى ولى حالا فقط واسه بلندشدن ازشرن کمک ميگيرى و دستاتو ول ميکنى چند ثانيه مي ايستى و همش به من نگاه ميکنى که بهت بگم ماشالله و کلى ذوق کنم بعدميشينى زمين,اولين لار خودم آروم ولت کردم زيدم ايستادى انقدر ذوق کردم که نگوووووو.(27/10/92) البته الن ديگه وترد شدى حتى گاهى وقتا از زمين ميگيرى و بلند ميشى ,الهى من فدات بشم آفرين

7/11/92 هم دوتا دندون خوشگل تو فک پايينت پيش همون دوتا وسطيا در آوردى, مبارک باشه عشقمممممم

وقتى صداى موزيک مياد يا دست ميزنى يا با مداحى قاطى ميکنى سينه ميزنى يا اينکه هى حودتو تکون ميدى مثلا ميرقصى

 

ديگه نميدونم چيزى جا انداختم يا نه!!!!!!! فدات بشم خيلى دوست دارم,عاشق شيرين کارياتم.ميبوسمت نازم


تاریخ : 16 دی 1392 - 02:56 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 1278 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

اربعين حسينى تسليت باد......

اربعين حسينى تسليت باد......

فدات بشم عشقم بلأخره ياد گرفتى سينه بزنى
عزيز دلم تاحالا موهاتو کوتاه نکرده بوديم ولى چون خيلى مى اومد جلو چشمات همين الان يه کوچولو جلوى موهاتو کوتاه کرديم,عزيز دلم نازى
تاریخ : 02 دی 1392 - 03:52 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 1109 | موضوع : فتو بلاگ | 11 نظر

تمام نا تمام من با تو تمام ميشود...

تمام نا تمام من با تو تمام ميشود...

عزيز دلم 10 ماهگى و اولين يلدايت مبارک....
الهى فدات بشم دارى عروسک بچگياى منو بوس ميکنى,قبلا فقط لبتو مى چسبوندى الان صداى بوس هم در مياى,قربونت برم که انقد شيرين شدى
دوستاى خوشجلم,عسيساى دلم ,يلداى همتون مبالک......
تاریخ : 01 دی 1392 - 02:26 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 1463 | موضوع : فتو بلاگ | 6 نظر

شنل قرمزى

شنل قرمزى

عزيز دلم اينجا شبيه شنل قرمزى شدى قربونت برم, قربون اون انگشت اشاره ات برم من,هروقت چيزى ميخواى با انگشتت تشون ميدى,يه چراغ خواب عروسکى سرکمد بود اونو ميخواستى
تاریخ : 30 آذر 1392 - 02:56 | توسط : مامان پريناز( نازنىن) | بازدید : 788 | موضوع : فتو بلاگ | 6 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی